بسم الله الرحمن الرحیم
26 صفر 1446 هـ ق برابر با 9 شهریور 1403 هـ ش و 30/08/2024 م
نگاهی به برخی از سفارشهای پیامبر خدا(ص)
مطالب مهم خطبه اول: سالروز رحلت رسول اکرم(ص) / توصیه به نماز / جاودانگی برای کسی وجود ندارد / رهایی از آثار و عواقب اعمال این جهان / هیچ رستگاری جز از طریق عمل نیست / وفاداری با حفظ راه پیامبر.
مطالب مهم خطبه دوم: اهمیت پاسخ مقاومت / پیچیدگیهای مذاکرات / هجومها تهدید کننده مسجدالاقصی / بحرانهای داخلی / سالگرد ناپدید شدن امام موسی صدر.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالى در کتاب عزیز خود میفرماید: «إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِيراً * وَدَاعِياً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجاً مُنِيراً» صدق الله العظيم.
سالروز رحلت رسول اکرم(ص)
بیست و هشتم ماه صفر، سالروز رحلت پیامبر رحمت، محمد بن عبدالله(ص) است. روزی که رسول خدا(ص) این دنیا را ترک کرد و موج عظیمی از غم و درد و اندوه در دل مؤمنان به جای گذاشت.
مسلمانان با فقدان او، کسی را از دست دادند که رابط میان آنان و وحی بود. کسی که آنان را از ظلمات جاهلیت به سوی هدایت ایمان بیرون برد و برایشان پدر و معلم و مربی و آغوش گرمی بود که به هنگام مواجهه با غم و اندوه و سختیها و گرفتاریها به او پناه میبردند. این همان چیزی است که خداوند به ما فرمود: «لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ».
پیامبر خدا(ص) با وجود مقام عالی و جایگاه والا و منزلت بزرگ نزد خداوند متعال، در میان مردم مثل یکی از آنان بود؛ بنابراین خود را از آنان متمایز نمیدید. تا جایی که اگر کسی به جایی میآمد که رسول خدا(ص) در آن حضور داشت و او را نمیشناخت، میپرسید: محمد کدام یک از شماست؟
از این رو دوستانش او را چنان دوست داشتند که جز محبت خدا نمیتوانست با آن برابری کند، عشقی که مقدم بر عشق فرزند، پدر و مادر، شوهر، همسر و پول بود و آنها تحمل جدایی از او و فقدان او از خودشان را نداشتند. از این رو فقدان رسول خدا بر آنان تأثیر شدیدی گذاشت، اما با وجود عظمت این مصیبت، اسلام پس از او ادامه یافت، قوت گرفت و در تمام مناطق گسترش یافت.
رسول خدا(ص) آنها را برای آن روز آماده کرده بود؛ زیرا از زمانی که دعوتش را آغاز کرد، در ذهنشان تأکید کرده بود که او انسان است و انسانها میمیرند. همان چیزی که خداوند متعال فرمود: «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ» و رابطهشان با او باید پیوند با رسالتی باشد که آن را آورده و به آن دعوت کرده است، پس اگر بمیرد یا کشته شود، نباید پیوندشان با رسالت از بین برود یا از آن برگردند، بلکه باید آن را ادامه دهند و حول محور آنچه او آغاز کرده، گرد آیند و او مدلول این سخن خداوند است که فرمود: «وَ مَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ الله شَيْئاً».
امروز در سالگرد وفاتشان میخواهیم به برخی از فرمایشات مهم ایشان بپردازیم.
توصیه به نماز
از جمله دستورات آن حضرت که تا آخرین لحظات عمر به آن تأکید کرد، این بود که میفرمود: «الصَّلاة الصَّلاة»، یعنی نماز را پاس بدارید. چیزی شما را از آن بازندارد؛ زیرا نماز ستون دین شماست و دین بدون آن نمیتواند استوار بماند. «و ما ملكت أيمانكم» آنچه را که خداوند در موردشان به شما امر کرده، انجام دهید. به کسانی که تحت سلطه شما هستند، نیکی کنید. به آنها مهربانی کنید و حقشان را بدهید. مواظب باشید در پیشگاه شما به آنها ستم نشود. سپس فرمود: «لا يَمُوتَنَّ أَحَدُكُمْ إلَّا وَهو يُحْسِنُ الظَّنَّ باللَّهِ؛ هیچ یک از شما نباید بمیرد، مگر اینکه به خدا گمان نیک داشته باشد». پس هر چه را که نزد خداست، خیر و خوب ببیند.
جاودانگی برای کسی وجود ندارد
وصیت دوم آن حضرت بعد از آنی صورت گرفت که شنید مردم اعم از زن و مرد، پس از آن که از شدت گرفتن بیماری او مطلع شدهاند، به خاطر نزدیک شدن مرگش، بر او گریه میکنند. در حالی که بر علی(ع) و عمویش عباس تکیه داده بود، به مسجد آمد، برخاست و به آنان فرمود: «أمَّا بعد، أيُّها النَّاس، فماذا تستنكرون من موت نبيِّكم؟! ألم ينعَ إليكم نفسَهُ وينعَ إليكم أنفسَكم؟! أم هل خُلِّدَ أحدٌ ممَّن بعث قبلي فيمن بعثوا فأخلد فيكم؟ ألا إنّي لاحقٌ بربّي، وقد تركت فيكم ما إن تمسَّكتم به لن تضلّوا؛ كتاب الله بين أظهركم، تقرأونه صباحاً ومساءً، فيه ما تأتون وما تدَّعون، فلا تنافسوا ولا تحاسدوا ولا تباغضوا، وكونوا إخواناً كما أمركم الله، ألا ثمَّ أُوصيكم بعترتي اهلبیتي، أن لا تفترقوا عنهم أبداً حتَّى تقوم السَّاعة؛ امّا بعد، اي مردم! آيا مرگ پيامبر خود را خوش نمیدارید! آيا او، خبر مرگ خود و شما را برايتان نقل نکرده است؟! آيا پيامبران پيش از من، جاويدان زندگی کردند تا من نيز در ميان شما جاويدان، زنده بمانم؟! آگاه باشيد که من به پروردگارم ملحق خواهم شد و در ميان شما چيزیرا باقی میگذارم که اگر بدان تمسک جوييد، گمراه نمیشوید؛ من کتاب خدا را که نزد شماست، برايتان باقي میگذارم. شما اين کتاب را صبح و شام تلاوت میکنید و اعمال و آرزوهاي خود را در آن میبینید. از اين رو با هم به رقابت برنخيزيد، به هم ديگر حسادت و دشمني نورزيد و همانگونه که خداوند به شما فرمان داده است با هم برادر باشيد. آگاه باشيد که پس از کتاب خدا، شما را به عترت و اهلبیت خود وصيت میکنم. تا برپایی قیامت، هرگز از آنها جدا نشوید.»
رهایی از آثار و عواقب اعمال این جهان
و اما توصیه سوم، هنگامى واقع شد كه در شدت بیماری، فضل بن عباس بر او وارد شد. پیامبر خدا به او فرمود: «این پارچه را سفت كن» و آن پارچهای بود كه در هنگام شدت گرفتن درد به سرش مىبست. سپس به او فرمود: «دستت را بده» پس دست راستش را گرفت و راه افتاد تا وارد مسجد شد. خدا را شکر کرد و او را سپاس گفت و فرمود: «أيّها النَّاس، إنَّه قد دنا منِّي خفوق من بين أظهركم، وإنَّما أنا بشر، فأيّما رجل كنت قد أصبت من بشره شيئاً، فهذا بشري فليقتصّ، وأيّما رجل كنت أصبت ماله، فهذا مالي فليأخذ، واعلموا أنّ أولاكم بي رجل كان له من ذلك شيء، فأخذه أو حلَّلني، فلقيت ربي وأنا محلّل لي، ولا يقولنَّ رجل: إنِّي أخاف العداوة والشّحناء من رسول الله(ص)، فإنَّهما ليستا من طبيعتي ولا من خلقي، ومن غلبته نفسه على شيء، فليستعن بي حتَّى أدعو له؛ ای مردم نزدیک است از میان شما بروم. من انسان هستم، پس هر انسانی که به پوست او آسیب زدهام، این پوست من است. بیاید و قصاص کند و به هر کسی که به مالش آسیب زدهام، این مال من است. بیاید و بگیرد و بدانید که نزدیکترین شما به من، مردی است که چیزی بر من داشته باشد، پس بیاید آن را بگیرد یا مرا حلال کرد، پس پروردگارم را در حالی که حلال شدهام، ملاقات کنم و کسی نگوید: من از دشمنی و کینه رسول خدا(ص) میترسم؛ زیرا این کار در ذات و اخلاق من نیست؛ و هر کس نفسش بر چیزی قرار گرفت، از من کمک بخواهد تا برایش دعا کنم.»
در این هنگام مردی نزد آن حضرت آمد و عرض کرد – ببینید که چگونه رسول خدا به اصحاب خود آموخت که به رغم آگاهی از مقام و منزلت او نزد خدا و در میان مردم، آزادانه با او صحبت کنند - ای رسول خدا! روزی در یکی از کوچههای مدینه راه میرفتم که شما بر شترتان سوار بودی. شتر از شما نافرمانی کرد. خواستید با تازیانه به شتر اشاره کنی که به بدن من اصابت کرد و من میخواهم از تو قصاص کنم. رسول خدا(ص) دستور داد همان تازیانهای را که در آن روز استفاده کرده بود، بیاورند تا در قضاوت عادل باشد و آن مرد با همان تازیانه قصاص کند. تازیانه به آن مرد داده شد و رسول خدا محل قصاص را در بدن شریفش به او نشان داد و به او گفت: قصاص کن؛ اما مرد به جای قصاص شروع به بوسیدن محل قصاص کرد و گفت: از جهنم به محل قصاص در بدن رسول خدا(ص) پناه میبرم. پس پیامبر(ص) به او فرمود: «قصاص میکنی یا درمیگذری؟». مرد گفت: عفو میکنم. در اینجا پیامبر خدا فرمود: «خدایا او را ببخش، همانطور که او مرا عفو کرد».
رسول خدا(ص) با این کار میخواست روشی را برای اصحاب خود ترسیم کند. اینکه تنها دغدغهشان این باشد که با باری از حقوق مردم، این دنیا را ترک نکنند. باید انتقادپذیر باشند و آن را هدیهای برای خود بدانند، بلکه مردم را به نقد خود دعوت کنند و گفتار را با عمل همراه کنند تا مردم را به چیزی دعوت نکنند، جز بعد از آن که خودشان آن را انجام دادند و به آن مبادرت کردند. پس آنچه را که از آن نهی شده و برحذر داشتهاند، انجام ندهند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ * كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ الله أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ.»
هیچ رستگاری جز از طریق عمل نیست
آخرین وصیت آن حضرت خطاب به خویشاوندان و بستگان و همه مسلمانان بود. در این وصیت آنان را به انجام آنچه خداوند متعال امر فرموده و خودداری از آنچه نهی کرده، فراخواند. این که برای نجات در پیشگاه خداوند بر وابستگی یا نسب خود تکیه نکنند؛ و این چیزی است که به عمویش عباس فرمود: «يا عبَّاس بن عبد المطلب! اعمل لما عند الله فإنِّي لا أغني عنكم من الله شيئاً؛ ای عباس! ای عموی پیامبر خدا! برای آن چه نزد خداست، تلاش کن؛ زیرا من تو را ذرهای از خداوند بینیاز نمیکنم.» و به صفیه عمهاش فرمود: «يا صفيَّة بنت عبد المطَّلب، يا عمَّة رسول الله! اعملي لما عند الله، فإنِّي لا أغني عنك من الله شيئاً؛ ای صفیه! ای عمه پیامبر خدا! برای آن چه نزد خداست، تلاش کن؛ زیرا من تو را ذرهای از خداوند بینیاز نمیکنم.» و به پاره تنش فاطمه زهرا(س) فرمود: «يا فاطمة بنت رسول الله! اعملي لما عند الله، فإنّي لا أغني عنك من الله شيئاً؛ ای فاطمه! ای دختر پیامبر خدا! برای آن چه نزد خداست، تلاش کن؛ زیرا من تو را ذرهای از خداوند بینیاز نمیکنم.»
سپس در تبیین این روش فرمود: «لاَ يَدَّعِي مُدَّعٍ وَلاَ يَتَمَنَّى مُتَمَنٍّ، وَالَّذي بَعَثَنِي بِالحَقِّ نَبِيًّا لاَ يُنْجِي إلَّا عَمَلٌ مَعَ رَحْمَةٍ، وَلَوْ عَصَيْتُ لَهَويْتُ؛ مدعیای ادعا نکند و آرزومندی آرزو نکند، سوگند به کسی که مرا حق مبعوث کرده است، جز عمل با رحمت نجاتبخش نیست. اگر من نیز عصیان کنم، هلاک میشوم.»
وفاداری با حفظ راه پیامبر
در سالروز رحلت رسول خدا(ص) باید قلب خود را به سوی آن حضرت متوجه کرده و با آن حضرت تجدید پیمان کنیم. این که همچنان پیرو هدایت سخنان او باشیم و از زندگی او، درس بگیریم و به آنچه او آورده است، عمل کنیم، بدون اینکه چیزی را تغییر دهیم. این که چیزهای باارزش و بیارزش خود را بدهیم تا آنچه را که او آورده است، در عقل و قلب و وجدان خود حفظ کنیم و صدای رسالت او را که برایش فداکاریها کرد، به هر جایی که امکان دارد، برسانیم و برایش آنگونه دعا کنیم که امام زینالعابدین(ع) دعا میکرد: «اَللَّهُمَّ فَارْفَعْهُ بِمَا كَدَحَ فِيكَ إِلَى الدَّرَجَةِ الْعُلْيَا مِنْ جَنَّتِكَ حَتَّى لاَ يُسَاوَى فِي مَنْزِلَةٍ وَ لاَ يُكَافَأَ فِي مَرْتَبَةٍ وَ لاَ يُوَازِيَهُ لَدَيْكَ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لاَ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ وَ عَرِّفْهُ فِي أَهْلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ أُمَّتِهِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ حُسْنِ الشَّفَاعَةِ أَجَلَّ مَا وَعَدْتَهُ يَا نَافِذَ الْعِدَةِ يَا وَافِيَ الْقَوْلِ يَا مُبَدِّلَ السَّيِّئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ إِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ؛ بار خدايا! محمد را به پاداش رنجى كه در راه تو كشيد به عالیترین درجات بهشت خود فرابر، آن سان كه هيچ كس را نرسد تا به منزلت با او برابرى جويد و به مرتبت با او همبرى كند و هيچ ملك مقرب و پيامبر مرسلى در نزد تو با او برابرى نتواند. بار خدايا، افزون از آنچه او را وعده دادهاى كه شفاعتش را در حق اهلبیت پاك و امت با ايمانش بپذيرى، عطا فرماى. اى خداوندى كه هيچ وعدهای خلاف نكنى و به هر چه گويى وفا كنى. اى دگرگون كننده بدیها به چند برابر نیکیها. به درستی که تو دارای فضل عظیم هستی.»
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا، به شما و خودم همان چیزی را توصیه میکنم که رسول خدا(ص) به ابوذر غفاری سفارش کرد و به او فرمود: «یا اَباذَرٍّ؛ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ أَقْوى النّاسِ فَتَوَكَّلْ عَلىَ اللّهِ، وَ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ أَكْرَمَ النّاسِ فَاتَّقِ اللّهَ، وَ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ أَغْنَى النّاسِ فَكُنْ بِما فى یَدِاللّهِ عَزَّوَجَلَّ أَوْثَقَ مِنْكَ بِما فى یَدَیْكَ. یا أَباذَرٍّ؛ لَوْ أنَّ النّاسَ كُلَّهُمْ أَخَذُوا بِهذِهِ الاْیَةِ لَكَفَتْهُمْ: «وَ مَنْ یَتَّقِاللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لایَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَكَّلَ عَلَى اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللّهُ لِكُلِّ شَىْء قَدْراً؛ ای اباذر! اگر خواهی که قویترین مردم باشی بر خدای متعال تکیه و توکل کن و اگر خواهی که گرامیترین مردم باشی از خدا بترس و اگر دوست داری که غنیترین مردم باشی به آنچه نزد خدا است امیدوارتر باش از آنچه در اختیار و در دست تو است. ای اباذر! اگر همه مردم به این آیه عمل کنند خداوند همه آنها را کفایت کند: «هر که تقوی پیشه کند خداوند گشایشی بر او پدید آرَد و از جای بیگمان به او روزی رساند و هر که به خدا توکل کند خداوند برای او کافی است که خدا هدف و خواسته خود را به انجام میرساند.»
پس بیایید از خدا پروا و به او توکل کنیم تا از توان و حضور بیشتری برخوردار شویم و بتوانیم با چالشهایی که پیش روی ماست مقابله کنیم.
اهمیت پاسخ مقاومت
از پاسخ مقاومت به تجاوزات رژیم صهیونیستی که حومه جنوبی بیروت را هدف قرار داد، آغاز میکنیم که نشان از میزان توانایی و شجاعت آن داشت و در عین حال درایت حاکم بر مدیریت این پاسخ را نشان داد. زمانی که موفق شد این پاسخ را به عمق رژیم دشمن و مراکز حساس آن برساند. علیرغم بسیج عمومی دشمن و حملات خشونتآمیزی که برای جلوگیری از وقوع آن انجام داد. این پاسخ به دشمن اجازه نداد که از اتفاقات رخ داده برای دستیابی به هدف خود برای گسترش دایره جنگ، آن هم با استفاده از ناوگانها و کشتیهای جنگی که در گوشه و کنار منطقه پرسه زده و برای حمایت از دشمن آمده بودند، بهرهمند شود.
اهمیت این پاسخ تنها به بعد نظامی و امنیتی آن نیست، بلکه به این است که برای دشمن تأکید کرد که زمان ارتکاب جنایت یا انجام حملات بدون دریافت پاسخ مناسب یا مجازات شدن به خاطر آن به پایان رسیده است.
در ازای آنچه رخ داد، ما به مقاومت به خاطر دستاورد آن درود میفرستیم که باعث شد دشمن قبل از حمله به ضاحیه یا هر منطقه دیگر لبنان که قوانین درگیری در آن نقض میشود، به دقت فکر کند. این امر باعث میشود که لبنانیها به قدرتی افتخار کنند که سبب شده آنها را در جایگاه قدرتی برابر با دشمنی قرار دهد که امکانات دارد و از حمایت بینالمللی و پشتیبانی نظامی تدافعی برخوردار است.
اما متأسفانه هنوز در این کشور کسانی هستند که تصویری از این مقاومت را ترسیم میکنند که باعث میشود آن را در مقابل طایفه، مذهب یا موقعیت سیاسی خود ببینند یا این که آن را به نفع دیگران و به ضرر کشور ارزیابی کنند. از مقاومت نگران هستند، بدون اینکه تلاش کنند به درک درستی از مبانی و اهداف آن برسند. ما معتقدیم که اگر این کار را میکردند، همه این نگرانیها و ترسهایی که دور مقاومت ترسیم کرده بودند، از بین میرفت و آن را حامی و قدرت و عامل بازدارندگی کشور میدیدند و به فرمولی برای تفاهم با مقاومت میرسیدند.
البته این اتفاق نمیافتد مگر از طریق گفتگوی منطقی با مقاومت، آن هم به دور از همه پیشزمینهها و پیشداوریها که حفظ امنیت و حاکمیت این کشور را در نظر داشته باشد.
پیچیدگیهای مذاکرات
به غزه برمیگردیم، جایی که دشمن به کشتارهای روزانه خود علیه مردم و تخریب سامانمند زیرساختهای آن ادامه میدهد و باعث گسترش بیماریهای واگیر شده است که سازمان ملل درباره آن هشدار میدهد، در حالی که مذاکرات همچنان با مشکلتراشیهایی از سوی دشمن مواجه است که همچنان به طرح شروط غیرممکن خود ادامه میدهد. چرا که نخستوزیر دشمن اصرار دارد از داخل نوار غزه عقبنشینی نکند، بلکه یک فرماندار نظامی برای آن منصوب کرده است که نشان میدهد دشمن قصد دارد نوار غزه را تحت کنترل کامل و در سایه خود نگه دارد و تهاجم خود به کرانه باختری را ادامه دهد. این امر ما را وامیدارد که بار دیگر از جهان عرب و دنیای اسلام و همه آزادگان جهان بخواهیم تا به وظیفه خود در این مرحله عمل کنند تا به این مردم کمک کنند، جلوی انزوای آنها را بگیرند و توطئههای دشمن را برای ریشهکن کردن آنها از سرزمینشان خنثی کنند.
هجومها تهدید کننده مسجدالاقصی
در همین زمان، ما شاهد حملات روزانه این رژیم به مسجدالاقصی هستیم. کار به جایی رسیده است که یکی از وزیران دشمن خواسته است که در صحنهای مسجدالاقصی کنیسه ساخته شود. آن چه موجب تشویق این پیشنهاد شده، تصمیم دولت صهیونیستی برای تخصیص بودجه برای تأمین هزینههای این حملات است.
اما متأسفانه این خبر مورد بیتوجهی قرار گرفت و هیچ واکنشی در حد و اندازه این تجاوز از سوی جهان عرب و دنیای اسلام دریافت نکرد که باعث شده این رژیم به جنایات خود ادامه دهد و برای رسیدن به اهداف خود تلاش کند.
بحرانهای داخلی
به لبنان برمیگردیم و بار دیگر خواستار برخورد جدی با بحرانهایی هستیم که مردم لبنان از آنها در سطح زندگی و معیشت رنج میبرند. در حالی که بحران پولی سپردهگذاران لاینحل باقی مانده است و این نگرانی وجود دارد که عواقب آن تداوم یابد که دیروز شاهد برخی از آنها بودیم. حوادثی که پس از استیصال سپردهگذاران برای به دست آوردن پول خود، آن هم در زمانی که نیاز بیشتری به آن دارند، پیش آمد.
از این رو، مجدداً از نیروهای سیاسی میخواهیم به مسئولیت خود در قبال مردم عمل کنند و برای رهایی آنها از رنجهایشان تلاش کنند تا لبنانیها بتوانند اساسیترین نیازهای خود را برآورده کنند.
سالگرد ناپدید شدن امام موسی صدر
سرانجام باید به چهل و ششمین سالگرد ناپدید شدن دردناک امام موسی صدر و دو یارش بپردازیم. پیشوایی که سرمشقی برای جهان دارای رویکرد به مسائل زندگی و زمانه و نماد وحدت اسلامی و ملی و همگرایی مسلمان و مسیحی و توجه به جهان عرب و دنیای اسلام بود و برای محافظت از کشور در برابر فتنههایی که میخواستند مردم را در آتش آن بسوزانند، تلاش کرد و در مقابل فساد و محرومیت و مقابله با دشمن صهیونیستی محکم ایستاد و حامی برجسته آرمان فلسطین بود.
به همین مناسبت، بار دیگر درخواست میکنیم تا موضوعی که مربوط به همه لبنانیهاست، روشن شود تا صدای واحد، همان تلاش برای افشای این حقیقت باشد.