خطبه جمعه، 16 شهریور ماه 1403

مطالب مهم خطبه اول: ترس پسندیده / راه مقابله با ترس / نتایج و آثار پناه جستن به خدا / صبر در امتحانات.

مطالب مهم خطبه دوم: ادامه جنگ در غزه / استواری مردم فلسطین / مسئولیت حمایت از مقاومت / بحران و همبستگی / امید ما به دستگاه قضایی است.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

3 ربیع الاول 1446 هـ ق برابر با 16 شهریور 1403 هـ ش و 06/09/2024 م

مقابله با ترس از خلال توکل بر خداوند

 

مطالب مهم خطبه اول: ترس پسندیده / راه مقابله با ترس / نتایج و آثار پناه جستن به خدا / صبر در امتحانات.

مطالب مهم خطبه دوم: ادامه جنگ در غزه / استواری مردم فلسطین / مسئولیت حمایت از مقاومت / بحران و همبستگی / امید ما به دستگاه قضایی است.

 

خطبه اول:

خداوند سبحانه و تعالى در کتاب عزیز خود می‌فرماید: «إِنَّمَا ذَلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» (آل عمران: 175) صدق الله العظيم.

ترس یک حالت انسانی است که بدون استثنا در فطرت همه افراد بشر وجود دارد؛ زیرا طبیعی است هنگامی که انسان وقتی در معرض خطری که زندگی، سلامتی، کرامت یا منافع او را تهدید کند و یا اینکه دچار فقر و بلا یا آسیب شود، بترسد.

این همان چیزی است که قرآن کریم در مورد انسان با صراحت می‌فرماید: «إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً * وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً».

 

ترس پسندیده

عزیزان، ترس امری منفی یا مذموم یا دلیلی بر محکومیت انسان نیست، بلکه ممکن است گاهی بر او واجب و موجب ثواب باشد، مخصوصاً هنگامی که خوف از خداوند متعال باشد، چنانکه خداوند متعال در کتاب عزیز خود می‌فرماید: «وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى» و فرموده است: «إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ».

خوف در صورت بروز، انسان را به پرهیز از سختی‌ها و حفظ خود در برابر خطراتی که در معرض آن قرار دارد وامی‌دارد. این که واجبات را انجام دهد و به حرام نیفتد؛ اما ترس ممکن است امری منفی، مذموم و محکوم شود و در صورتی که فرد را تسخیر کند و اراده او را فلج کند و او را وادار به اخذ تصمیماتی کند که با ارزش‌ها، اصول، آزادی و کرامت او سازگار نباشد یا از مسئولیت‌ها و وظایفی که در قبال خود، جامعه، کشور یا ملتش دارد، دست بردارد، شکلی مخرب به خود بگیرد.

از این رو، اسلام برای درمان ترس تلاش کرده است. اولاً از انسان خواسته از آنچه که ممکن است به بروز ترس منجر شود، پرهیز کند و ثانیاً باید دلایل آن را مورد بررسی قرار دهد؛ زیرا به هر ترسی نباید ترتیب اثر دارد؛ چون برخی از ترس‌ها توهمی و غیرواقعی هستند و برخی دیگر ناشی از جهل به حقیقتی است که از آن هراس دارد، مانند کسانی که از جادو یا چشم بد یا از جن یا از برخی اعداد و ارقام یا حیوانات و داستان‌ها می‌ترسند. در این باره داستان‌ها و افسانه‌ها و روایات نادرست بسیاری ذکر شده است که انسان و حتی مؤمن را از حوادث بعد از مرگ یا زمانی که در پیشگاه خداوند قرار می‌گیرد می‌ترساند. به نحوی که احساس رحمت الهی را که خداوند به بندگانش وعده داده است، از دست می‌دهد.

شاید گاهی ترس ناشی از توهم قدرت مطلق مدعیان قدرت باشد؛ بدون این که نقاط ضعف آن‌ها یا حضور خداوند متعال در عرصه زندگی در نظر گرفته شود.

 

راه مقابله با ترس

قرآن كريم ترس را از بارزترين شیوه‌های شيطان می‌داند كه هدفش سوق دادن انسان به انتخاب‌های مورد نظر خود و دور كردن او از آنچه خداي متعال او را به آن می‌خواند، باشد: «ذَلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ» و فرمود: «الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلاً».

از این رو، خداوند در قرآن کریم، مردم را دعوت کرده است که اولاً هوشیار باشند، این که اخباری را که به آن‌ها می‌رسد و باعث ترسشان می‌شود، موشکافی کنند، در این موارد به اهل علم رجوع کنند، نه کسانی که بر ترسشان می‌افزایند یا می‌خواهند از نظر روانی آن‌ها را به شکست بکشانند تا بدین ترتیب از حقایق امور آگاه شوند و خداوند هم به این امر اشاره کرده است: «وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ».

خداوند در همه این‌ها از آن‌ها خواسته است که به خدا روی آورند و بر او توکل کنند و بر او تکیه نمایند و اعتماد داشته باشند که او قادر است وضعیتی را که در آن هستند، تغییر دهد. خداوند در سوره علق به همین واقعیت اشاره کرده و از کسانی که از همه بدی‌هایی که شاید به آن‌ها آسیب برسانند، می‌ترسند یا کسانی که با سرنوشتشان بازی می‌کنند، می‌خواند که پیوند خود را با خدا تقویت کنند و از همه بدی‌ها به او پناه ببرند. به آن‌ها فرمود: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ * مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ * وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ * وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ * وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ».

پناه بردن به خدا از طریق ذکر او و یادآوری قوت و عظمت و برتری و قدرت و تسلط او بر همه چیز است. همو که وعده داده است به یاد کسی است که به یاد او باشد. پناه جستن به خدا به خواندن اوست، با توکل بر او و تکیه بر اوست. خدا به وعده خود وفادار است. او به کسی که او را یاد کند، او را بخواند و به او توکل کند وعده داده است که یاور، تأیید کننده، کمک کننده و آرامش بخش قلب او خواهد بود و خداوند از وعده خود تخلف نمی‌کند.

 

نتایج و آثار پناه جستن به خدا

در این زمینه نمونه‌های بسیاری وجود دارند؛ از جمله:

مثال اول: گفتگوی او با حضرت موسی(ع) و هارون(ع) است، پس از آن که آن‌ها ترس از فرعون و ظلم و ستم او را اظهار کردند. آن دو از خداوند خواستند که ظلم و جور و طغیان فرعون را از آن‌ها بردارند. فرمود: «قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى».

مثال دوم: وقتی رسول خدا(ص) از مکه به مدینه هجرت کرد، قریش او را تعقیب کردند و نزدیک بود که در غار به او برسند. در آن روز کسی که همراه پیامبر بود، ترسیده بود. پس رسول خدا(ص) به او فرمود: «لَا تَحْزَنْ – يعني لا تخف – إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ»؛ یعنی نترس.

مثال سوم: پس از شکست مسلمانان در جنگ احد و بازگشتشان به مدینه، خبر رسید که ابوسفیان تصمیم گرفته است با استفاده از ناامیدی مسلمانان و شکست روحی و روانی آن‌ها به مدینه حمله کند. در آن روز همه مسلمانان، حتی مجروحان از مدینه خارج شدند تا با حمله ابوسفیان مقابله کنند. خداوند متعال در اشاره به این حادثه فرمود: «الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَاناً وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ * فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ».

 

صبر در امتحانات

عزیزان، این طبیعت زندگی است که در معرض ترس قرار بگیریم و از گرسنگی و کمبود مالی و جانی و ثمرات رنج ببریم. خداوند متعال خیلی روشن بیان می‌دارد که انسان در معرض چنین ابتلاهایی قرار خواهد گرفت. در اشاره به این واقعیت فرموده است: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ».

اما خدا نخواسته است که ما در برابر این مصیبت‌ها ضعیف شویم، شکست بخوریم، بی‌تابی کنیم یا از اصول و ارزش‌های خود عقب‌نشینی کنیم، بلکه می‌خواهد ما به ‌گونه‌ای از صبر و ثبات استفاده کنیم که باعث شود به درستی فکر کنیم و اسباب و ریشه‌های آن را خوب بررسی کنیم و به روشی که ایشان فرموده است، در جهت علاج آن تلاش کنیم تا ما نیز از آنچه صابران از آن لذت می‌برند، بهره‌مند گردیم: «الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ * أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ» و فرمود: «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ».

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خدا، شما و خودم را به همان چیزی نصیحت می‌کنم که رسول خدا(ص) به ابوذر غفاری توصیه نمود. به او فرمود: «أمَرَني بحُبِّ المَساكينِ، والدُّنُوِّ منهم، وأمَرَني أنْ أنظُرَ إلى مَن هو دوني، ولا أنظُرَ إلى مَن هو فَوْقي، وأمَرَني أنْ أصِلَ الرحِمَ وإنْ أدبَرَتْ، وأمَرَني ألَّا أسأَلَ أحَدًا شيئًا، وأمَرَني أنْ أقولَ بالحقِّ، وإنْ كان مُرًّا، وأمَرَني ألَّا أخافَ في اللهِ لَومةَ لائمٍ، وأمَرَني أنْ أُكثِرَ من قولِ: لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلَّا باللهِ؛ پروردگارم به من امر کرد که فقرا را دوست بدارم و به آن‌ها نزدیک شوم. به من امر کرد که صله رحم ار به جای آورم، حتی اگر روی برگردانند و به من دستور داد که از کسی چیزی نخواهم و به من دستور داد که حق را بگویم، هر چند تلخ باشد و به من دستور داد که در راه خدا از ملامت سرزنش كننده نترسم و مرا امر كرد كه مكرر بگويم: لا حولَ ولا قوةَ إلا باللهِ».

ما شدیداً نیاز داریم که از این سفارش‌ها که توصیه‌های پیامبر به ما هستند، هدایت بجوییم و محتوای آن‌ها را بپذیریم تا ابراز کنندگان واقعی وابستگی به رسول خدا و تعهدمان به آنچه او در مقام گفتار و رفتار آورده است، باشیم و به این ترتیب آگاهی و توانایی بیشتری در مواجهه با چالش‌ها خواهیم داشت.

 

ادامه جنگ در غزه

از فلسطین آغاز می‌کنیم، جایی که دشمن صهیونیستی به جنگ جنون‌آمیز خود که سنگ و مردم را هدف گرفته است، ادامه می‌دهد، جنگی که دیگر محدود به غزه نیست، بلکه به شهرهای کرانه باختری و اردوگاه‌های آن نیز کشیده شده است و در این میان از چراغ سبز دولت آمریکا و حمایت نامحدودی که از آن برخوردار است، استفاده می‌کند؛ و اگر سرزنش یا انتقادی از رئیس‌جمهور آمریکا یا هر یک از ارکان دولت او می‌شنویم، هدف آن کسب آرای رأی دهندگان آمریکایی است که از آرمان فلسطین حمایت می‌کنند یا جنگی را که علیه مردم فلسطین به راه انداخته شده است، قبول ندارند. البته همه این‌ها به مرز اعمال فشار بر رژیم صهیونیستی نرسیده و نخواهد رسید. در حالی که مذاکراتی که هنوز هم هستند کسانی که به آن دل بسته‌اند و به دنبال دمیدن در آن هستند و نسبت به آن ابراز خوش‌بینی می‌کنند، آن هم علیرغم انعطافی که مذاکره کننده فلسطینی نشان داده است، همچنان اسیر شروط ناممکنی هستند که نخست‌وزیر دشمن بر آن‌ها اصرار دارد، یعنی عدم عقب‌نشینی از محور فیلادلفیا که شریان حیاتی غزه است و قطع راه‌های ارتباطی غزه و اجازه ندادن آزادی تردد مردم فلسطین در داخل آن، بدون توجه به فشارهای داخلی و صداهایی که از خارج بلند است و خواستار تن دادن دشمن به این مذاکرات هستند.

 

استواری مردم فلسطین

در همین زمان، مردم فلسطین با وجود کشتارها، دردها، محاصره‌ها و محدودیت‌هایی که متحمل می‌شوند، تحقیرهایی که در معرض آن قرار گرفته‌اند و توانایی‌ها و امکانات اندکی که دارند، چه از طریق رویارویی‌هایی که به صورت روزانه در غزه رخ می‌دهد یا عملیات قهرمانانه‌ای که در کرانه باختری شاهد آن بودیم، به رغم مصائب و محاصره و تنگنایی که از آن رنج می‌برند، همچنان به صبر و استوار خود در میدان نبرد ادامه می‌دهند.

در مقابل همه این‌ها، ما به استواری این مردم و دلاوری‌هایی که ثبت کرده و جلوی تحقق اهداف و اعلام پیروزی دشمن را گرفته‌اند و توانسته‌اند نبرد را به داخل این رژیم منتقل کنند، درود بفرستیم که این روزها شاهد تقسیم‌بندی‌های داخلی و استعفاهایی که به نهاد نظامی این رژیم رسیده است، هستیم.

در اینجا بار دیگر همه اجزا و جناح‌های فلسطینی را به وحدت می‌خوانیم؛ زیرا بر کسی پوشیده نیست که این رژیم به دنبال نابودی مردم فلسطین، خاتمه دادن به آرمان فلسطین و ریشه‌کن کردن آن ریشه است. اگر این رژیم با گروهی مدارا می‌کند، به خاطر خنثی کردن آن است یا به دلیل نیاز به آن و هماهنگی با آن است؛ بنابراین پس از اتمام نبرد اول بازخواهد گشت تا آن را نابود کند. همیشه باید این ضرب‌المثل را به یاد داشته باشیم: «روزی خورده شدم که گاو سفید خورده شد.»

همچنین از کشورهای عربی و اسلامی و مردم آن‌ها بار دیگر می‌خواهیم که آنچه در نکبت 1948 و قبل و بعد از آن اتفاق افتاد، تکرار نشود تا محکوم نشوند و سنگینی بار این رها کردگی یا سهل‌انگاری در حمایت از مردم را به دوش نکشند. همان‌طور که کسانی را که دست کشیدند یا در آن کوتاهی کردند محکوم می‌کنیم.

 

مسئولیت حمایت از مقاومت

به لبنان می‌رسیم، جایی که دشمن به حملات خود ادامه می‌دهد و در هدف قرار دادن غیرنظامیان، تخریب عمدی منازل و تخریب محصولات کشاورزی و اراضی جنگلی تردیدی ندارد، در حالی که مقاومت به مسئولیت خود در رویارویی با دشمن بر اساس اصل دندان در برابر دندان و چشم در برابر چشم، ادامه داده و در این راه فداکاری‌های بزرگی را انجام داده است.

از این رو، برای مردم لبنان تأکید می‌کنیم: در مقابل دشمنی که بارها آن را تجربه کرده‌اند، متحد بایستند؛ زیرا دشمن خیرخواه لبنان و لبنانی‌ها نیست و این کشور را نقطه مقابل موجودیت خود می‌بیند و برای تضعیف آن تلاش می‌کند.

اگر اختلافاتی بین لبنانی‌ها وجود دارد، اکنون زمان مناسبی برای طرح یا بحث در مورد آن نیست. باید همه توان‌ها و امکانات برای حمایت و تقویت مقاومت صرف شود تا جلوی تحقق اهداف و تحمیل شروط آن گرفته شود؛ چون این شروط به نفع موجودیت دشمن و شهرک‌نشینان و به ضرر لبنان و لبنانی‌هاست. بعد از آن فرصت کافی برای صحبت در مورد همه چیز و گفتگو در مورد آن پس از اتمام این نبرد وجود دارد.

 

بحران و همبستگی

باز هم در این کشور می‌مانیم تا بر ضرورت تلاش جدی برای مقابله با بحران‌های معیشتی و زندگی که لبنانی‌ها از آن رنج می‌برند، تأکید کنیم. چون با آغاز سال تحصیلی جدید، با تمام سنگینی و پیامدهای آن، شاهد این بحران‌ها هستیم. شهریه‌ها و حتی هزینه‌های تحمیلی، اعم از مدارس دولتی و کتاب، لوازم التحریر و حمل و نقل در حال افزایش است. این علاوه بر همه بارهایی است که لبنانی‌ها در سطوح دیگر از تحمل آن‌ها رنج می‌برند. حتی دولت در بودجه جدید خود، تحمیل بار اضافی بر لبنانی‌ها از جیب خودشان را تحت بررسی دارد. لذا از نیروهای سیاسی درخواست می‌شود که به مسئولیت خود در یافتن راه‌حل‌هایی برای رهایی کشور از این وضعیت وخیم که سرنوشتشان را تهدید می‌کند، عمل کنند. در حالی که اگر نقش خود را ایفا کنند و همه برای خدمت به کشور و مردم آن متحد شوند و از محاسبات شخصی و منافع جناحی خود دست بردارند، می‌توانند این کار را انجام دهند.

در عین حال، ما خواهان تقویت همبستگی اجتماعی بین لبنانی‌ها برای مقابله با دشواری‌ها و سختی‌های این مرحله هستیم، به‌ویژه کسانی که از بحران آواره شدن از مناطقی که در معرض حملات دشمن صهیونیستی قرار دارند، رنج می‌برند.

 

امید ما به دستگاه قضایی است

اما در مورد دستگاه قضایی، امیدواریم که برخورد قضایی با رئیس بانک مرکزی لبنان که ما خواستار آن بودیم، آغازی باشد برای بازخواست کلیه کسانی که در مناصب مسئولیت قرار داشته و کشور را به سراشیبی فعلی رسانده‌اند. تا لبنانی‌ها بدانند که پول و سپرده‌هایشان کجا رفته است.

از این رو از قوه قضاییه می‌خواهیم که به ایفای نقش خود در این زمینه ادامه دهد و تسلیم دیکته‌های سیاسی و فشارهایی نشود که برای جلوگیری از رسیدن به حقیقت بر آن وارد می‌شود تا لبنانی‌ها دوباره به دستگاه قضایی اعتماد کنند و اینکه آن‌ها در کشوری قانون‌مدار زندگی می‌کنند و از نعمت بازخواست همگانی برخوردارند که بین فرزند خانم و فرزند کنیز فرقی قائل نمی‌شود.